![طرح مجدد نرمش قهرمانانه و سفر روحانی به نیویورک](https://seraj24.ir/images/news/38461/thumbs/38461.jpg)
سرویس سیاسی سراج24: در شرح بسیط این رهنمود باید اینطور نوشت که نرمش قهرمانانه در واقع ترسیم یک محور افقی با پارامتر دیپلماسی عمومی، عمود بر محور سازش – مقاومت است که در مجموع یک فضای دو بعدی را رقم زده است. با این وصف عملکرد دولت جدید در یک نمودار خطی سنجیده نخواهد شد، چرا که با این تبیین داهیانه دوگانه سازش – مقاومت جای خود را به چهارگانه مقاومت هوشمندانه، مقاومت غیرهوشمندانه، سازش هوشمندانه و سازش غیرهوشمندانه داده است.
پس از دیدار مقام معظم رهبری با رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری و جمعی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و تاکید مجدد ایشان بر تاکتیک نرمشقهرمانانه پس از هفده سال، تحلیل و تفسیرهای بسیاری در این زمینه شده اما به نظر میرسد از یک منظر این بحث مورد واکاوی قرار نگرفته است.
در تفسیرها وارده شاید کمتر این سوالها مورد توجه قرار گرفت است که «اساساً چرا رهبر معظم انقلاب در آستانه سفر رئیس جمهور به نیویورک، به تاکید و یادآوری بر جناحبندیهای سیاسی دنیا و دوگانه انقلاب اسلامی - استکبار جهانی پرداختند؟» و «اصولاً چرا در این برهه زمانی بحث از نرمش قهرمانانه به میان آمد؟» و «چرا این بحثها در جمعی از فرماندهان سپاه مطرح شده است؟». البته در کنار پاسخ به این سوالات، درستی و یا نادرستی این گزاره که «نرمش قهرمانانه به معنای دست کشیدن از مقاومت، ورود به حریم سازش و عقبنشینی در مواضع سیاست خارجی ج.ا.ا است» را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
برخی علاقه دارند بخش دوم واژه ترکیبی نرمش قهرمانانه را نادیده گرفته و بیشتر بر بخش اول آن یعنی نرمش - به معنای سازگاری و سازش - تاکید کنند و از آن تفسیر به عقب نشینی از موضع مقاومت کنند؛ در حالیکه اگر به بیانات رهبر معظم انقلاب در سال 75 در دیدار با مسئولان وزارت امور خارجه و نمایندگان سیاسی وقت ج.ا.ا نگاهی بیاندازیم عکس این مسئله را فهم خواهیم کرد؛ ایشان در آن بیانات میفرمایند: «واقعاً دیپلماسى، دیپلماسىِ میدان نرمشهاى قهرمانانه است. نرم باشید؛ منتها نرمشى که تیز است» .
مشاهده میکنید که اساساً واژه نرمشقهرمانانه در مقابل عقبنشینیهای سیاستمداران آن زمان از جانب رهبر معظم انقلاب طراحی شده که خواستار تیزتر شدن لبه شمشیر بود در حالیکه امروز عدهای سعی دارند از این واژه تفسیر معکوس کنند.
علت اینکه این افراد فهم درستی از موضع رهبر انقلاب ندارند بر میگردد به ذهن تحلیلگر تک بعدی آنان در تحلیل دوگانه سازش – مقاومت. اشتباه دقیقاً از آنجایی شروع میشود که عدهای سعی میکنند موضع رهبر انقلاب را مصداقاً و در نمودار خطی سازش – مقاومت تحلیل کنند.
در حالیکه اگر مواضع پیشین – به خصوص در چند سال اخیر – رهبر معظم انقلاب را بررسی کنیم در خواهیم یافت که ایشان از ورود به مباحث مصداقی عموماً دوری جسته و بیشتر بر مباحث راهبردی، آیندهنگرانه، گفتمانی و کلان و استراتژیک ورود پیدا میکنند.
ایشان عموماً در مواردی که بنبستهای گفتمانی ایجاد و نخبگان دچار انسداد و درماندگی فکری - عملی میشوند، وارد عرصه تبیین شده و غالباً با طرح زمینههای جدید دریچهای نو بروی نخبگان میگشایند و غالباً وارد فاز ارائه راهکار عملیاتی نمیشوند.
با این مقدمه اگر نگاهی دوباره به طرح تاکتیک نرمشقهرمانانه از سوی مقام معظم رهبری بیاندازیم درخواهیم یافت که این رهنمود در واقع ایجاد زمینهای جدید برای ذهنهایی هست که در دوگانه خطی سازش – مقاومت محدود شده است.
در شرح بسیط این رهنمود باید اینطور نوشت که نرمش قهرمانانه در واقع ترسیم یک محور افقی با پارامتر دیپلماسی عمومی، عمود بر محور سازش – مقاومت است که در مجموع یک فضای دو بعدی را رقم زده است. با این وصف عملکرد دولت جدید در یک نمودار خطی سنجیده نخواهد شد، چرا که با این تبیین داهیانه دوگانه سازش – مقاومت جای خود را به چهارگانه مقاومت هوشمندانه، مقاومت غیرهوشمندانه، سازش هوشمندانه و سازش غیرهوشمندانه داده است.
رهبر معظم انقلاب در دفاع از حرکتهای هوشمندانه مبتنی بر دیپلیماسی میفرمایند: «ما مخالف با حرکتهاى صحیح و منطقى دیپلماسى هم نیستیم؛ چه در عالم دیپلماسى ، چه در عالم سیاستهاى داخلى. بنده معتقد به همان چیزى هستم که سالها پیش اسمگذارى شد نرمش قهرمانانه؛ نرمش در یک جاهایى بسیار لازم است، بسیار خوب است» و از طرفی دیگر هم میفرمایند: «البتّه نرمش و انعطاف و مانور هنرمندانه و قهرمانانه در همهى عرصههاى سیاسى، یک کار مطلوب و مورد قبولى است، لکن این مانور هنرمندانه نبایستى به معناى عبور از خطوط قرمز، یا برگشتن از راهبردهاى اساسى، یا عدم توجّه به آرمانها باشد؛ اینها را باید رعایت کرد» و یا میفرمایند: « این کشتىگیرى که دارد با حریف خودش کشتى میگیرد و یک جاهایى به دلیل فنّى نرمشى نشان میدهد، فراموش نکند که طرفش کیست؛ فراموش نکند که مشغول چه کارى است؛ این شرط اصلى است؛ بفهمند که دارند چهکار میکنند، بدانند که با چه کسى مواجهند، با چه کسى طرفند، آماج حملهى طرف آنها کجاى مسئله است؛ این را توجّه داشته باشند.»
بدین وصف نمیتوان اینطور تفسیر کرد که ایشان نسبت به مواضع پیشین خود که ناشی از مواضع و آرمانهای انقلاب است عدول کرده و از مقاومت در مقابل استکبار دست کشیدهاند. اگر مجدداً با این نگاه متن بیانات ایشان را بخوانید صریحاً مواضع ضد استکباری ایشان موید این مسئله است. ایشان میفرمایند: «یک مفهوم جهانى، یک حقیقت جهانى، یک حقیقت بشرى به وسیلهى انقلاب پیام داده شد که هر کسى در دنیا آن را بشنود احساس میکند که به این پیام دلبسته است. آن پیام چیست؟ اگر بخواهیم آن پیام را در شکل اجتماعى و انسانى آن در یک جمله بیان بکنیم: مقابلهى با نظام سلطه است؛ این پیام انقلاب است. نظام سلطه، نظام تقسیم دنیا به ظالم و به مظلوم است».
از طرفی دیگر ما شاهدیم که اهم این بیانات مهم و کلیدی در دیدار با جمعی از فرماندهان سپاه بیان شده است، در صورتیکه پیش از این فرصتهای بسیاری در دیدارهای اخیر فراهم بوده است، لذا به نظر میرسد که این اقدام از دو جهت هوشمندانه بوده است: اول از این جهت که به تعبیر خود ایشان سپاه نماد مقاومت است و این صحبتهای حساس در بستر مجاهد و مقاومترین مجموعه داخل کشور در مقابل استکبار به عنوان یک الگو مطرح شده است. ایشان در این دیدار مهمترین نقطه قوت مجموعه سپاه را ایستادگی و ثبات قدمی میدانند و میفرمایند: «اینکه دنیا تغییر کرده، بهانه نمیشود براى اینکه ما رفتار خودمان، هدف خودمان، آرمان خودمان را عوض کنیم؛ وقتى آرمان عوض شد، راه عوض میشود؛ وقتى هدف نهایى عوض شد، دیگر معنى ندارد که شما در راه قبلى حرکت کنید، میروید به سمت هدف جدید که راه جدیدى است، راه دیگرى است. یکى از مهمترین نقاط قوت سپاه ایستادگى و استقرار و ثباتقدم در این راه نورانى است» . دیگر آنکه اگر این صحبتها در جمعی دیگر و توسط فرد دیگری جز رهبر معظم انقلاب مورد تبیین قرار میگرفت قطعاً مورد واکنش قرار مگرفته و به حاشیه میرفت.
البته رسانههای معاند، این اقدام داهیانه رهبری را به درستی درک کرده و به دنبال به حاشیه بردن آن کردند و بعضاً رسانههای بیتوجه داخلی بیش از آنکه به اصل بیانات و رهنمودهای رهبری عالیقدر توجه کنند و به تبیین این مفاهیم بپردازند درگیر حاشیههایی چون توصیههای رهبر معظم انقلاب به سپاهیان و ارائه تفاسیر بعضاً نادرست از عدم ورود سپاه به مسائل سیاسی شدند. لذا شایسته است رسانههای جبهه فکری انقلاب اهتمام بیشتر و دوبارهای بر تبیین این فرمایشات معظم معظم رهبری داشته باشند.
پیمان فراهانی